میانه کوچه شهریار محله آبکوه، تابلوهای بالای سردر پلاک۳۹ حکایت از خبرها و اتفاقات خوبی در این خانه دارد. «مرکز نیکوکاری بانوان شریف»، «بنیاد بینالمللی پیشگیری و کنترل دیابت ایرانیان»، «انجمن حمایت از بانوان شریف» و «انجمن توسعه سلامت مهر پارسی»، عنوان چهار تابلو خوشخبری است که روی سردر این ساختمان نصب شده است.
یکی از لتهای در بزرگ کرمرنگ کاملا باز است و نیمی از محوطه حیاط و نمای قدیمی بنا نمایان. پا به درون حیاط میگذارم. سمت راست درست پشت در حیاط، باغچه سرسبزی پر از گلهای شیپوری و چند گلدان گل یخ جانمایی شده است. با پنجپله به زیرزمینی نیمهتاریک میرسم. بعد از ورود به راهرو خانمی جوان به استقبالم میآید.
واحد مددکاری از حساسترین بخشهای این مرکز است. در این واحد علاوهبر مشاوره به مادران و پدرانی که فرزندشان به بیماری دیابت مبتلاست، به زنان و دختران آسیبدیده و درمعرض آسیب هم مشاوره داده میشود.
مریم قنبرآبادی تعریف میکند: مجابکردن کودکان و نوجوانانی که تازه به بیماری دیابت مبتلا شدهاند، تزریق چند نوبت انسولین در روز و در محیط مدرسه، کار چندان راحتی نیست. این بچهها بهشدت به لحاظ روحی آسیبپذیر میشوند و باید تحت مشاوره قرار بگیرند.
او همچنین به مشاورهدادن به زنان و دختران آسیبدیده و درمعرض آسیب، اشاره کرده و تعریف میکند: زنان و دختران آسیبدیده یا درمعرض آسیب که یکبار پرونده آنها به دادسرا رفته است، به مرکز ما ارجاع میشوند. بازه زمانی ششماهه هم مدت تعیینشده برای روند مشاوره فرد است.
قنبرآبادی در ادامه به تعریف خاطرهای از یکی از این دختران میپردازد؛ او میگوید: دختر نوجوانی، چون دیرتر از ساعت تعیینشده به خانه رسیده بود، شب را از ترس شماتتهای خانواده در پارک به سر برد. او بعداز هدایت مأموران نیروی انتظامی و تشکیل پرونده به این مرکز ارجاع داده شد. ما بعداز مدتی کار روی شخصیت این دختر متوجه علایق و خواستههای او شدیم و شرایط را بهمنظور فراگیری دوره آرایشگری برایش فراهم کردیم. نتیجهاش این شد که الان آن دختر نوجوان مشغول کار است.
خانم جوانی در همه مدت گفتگو گوشهای از اتاق نشسته است. او خودش را فاطمه زحمتکش، مادر یکی از بچههای دیابتی، معرفی میکند که خیلی اتفاقی با این مرکز آشنا شده است. رفتوآمد با این مجموعه و دیدن کمکهای خیرخواهانه بنیانگذاران مراکز چهارگانه سبب میشود او که خودش فرهنگی و کارمند آموزشوپرورش است، تصمیم بگیرد پنجشنبههای بیکاریاش را در این مرکز افتخاری خدمت کند.
زحمتکش که همه مددجوها او را به نام فامیلی همسرش «حسینی» میشناسند، تعریف میکند: اوایل که متوجه بیماری دخترم شده بودم بهشدت نگران بودم، اما زمانیکه با اینجا و فعالیتهایی که بخشی از آن حمایت از افراد نیازمند مبتلا به بیماری دیابت است، آشنا شدهام، حال دلم بهتر شده است؛ بههمیندلیل تصمیم گرفتم بهصورت افتخاری با این مرکز همکاری کنم. در زمان تعطیلی مدارس هم هر روز به اینجا میآیم.
روی میز مقابلم پر است از سبد و جعبههایی که انواع و اقسام چاقوهای میوهخوری رنگبهرنگ در آن به چشم میخورد. خانم قنبرآبادی نگاه متعجبم را که میبیند، میگوید: اینها هم مثل کفش و کیف و لباسهایی که روی میز زیرزمین دیدید، بخشی از اقلام کمکی خیران است.
میانه گفتوگوی ما هاجر شریفی، مدیر چهارمرکز از راه میرسد و بعداز خوشوبشی کوتاه، ما را به اتاق کارش دعوت میکند؛ اتاقی که پر است از قاب و لوحهای تقدیر و البته گل و گلدان و سرسبزی و نور. او در ابتدا به خانهای که این چهار مرکز در آن فعالیت دارند، اشاره میکند که موقوفه خانمی است به نام هراتیان، از ساکنان محله که منزلش را وقف کارهای خیرخواهانه کرده و در حال حاضر زیرمجموعه اداره اوقاف است.
هاجر شریفی که قبل از همکاری با این مرکز در درمانگاهی وابستهبه همین مجموعه بهعنوان مدیر داخلی خدمت میکرده است، سال ۸۴ با آغاز فعالیت مجموعهای تحتعنوان انجمن حمایت از بانوان شریف بهعنوان مدیرعامل این مجموعه فعالیت خود را آغاز کرده است.
او درکنار مددکاری زنان و دختران آسیبدیده، مدیریت برنامههای درمانی، آموزشی و مددکاری بیماران دیابتی و بخش مرکز نیکوکاری این انجمن را هم عهدهدار است. مرکز نیکوکاری بانوانشریف تحت نظارت کمیته امداد امامخمینی (ره)، انجمن حامیان بانوان شریف زیرنظر استانداری و انجمن توسعه سلامت مهر پارسی تحت نظارت وزارت کشور در سالهای ۹۷، ۹۴ و ۸۷ به ثبت رسیده و کار خود را شروع کرده است. اینها را شریفی میگوید تا به گسترش فعالیتهای این خانه اشاره کرده باشد.
شریفی در توضیح فعالیتهای سمنهای یادشده که به گفته او همه زیرنظر یک هیئتمدیره ساماندهی میشود، میگوید: درخصوص بیماران دیابتی نوع کمکدهی مشخص است؛ کنترل قند خون، دراختیار قراردادن سوزنها و کیتهای مخصوص کنترل قند خون، معرفی برای درمانگاه و داروخانه و آزمایشگاهها و مراکز درمانی که تفاهم نامه با آنها امضا شده برای خدمات رایگان یا با دریافتی بسیار اندک انجام میشود. مرکز نیکوکاری با جلب نظر خیران و جمعآوری اعانه و کمک به افراد نیازمند دیابتی، به لحاظ معیشتی نیز از آنها حمایت میکند.
شریفی، تهیه لباس و تنقلات در ایام عید نوروز و تأمین لوازمتحریر و لباس مدرسه برای دانشآموزان بیبضاعت را از دیگر برنامههای این مرکز برمیشمرد. «پنجشنبههای مهربانی» دیگر برنامهای است که مدیر مرکز به آن اشاره میکند. در این روز، هم خیران از مرکز بازدید میکنند و هم مددجوها و افراد مبتلا به دیابت، بازارچهای کوچک از محصولات دستساز خود در حیاط کوچک مرکز برپا میکنند.
شریفی در ادامه گفتگو به تعریف خاطرهای میپردازد که برای ما هم شنیدنی است؛ «در ماه، چندپرونده برای موضوع مشاوره و مددکاری از بهزیستی و دادسرا به ما ارجاع داده میشود. در یک مورد، چک بلامحل سبب شده بود طرفین حکم جلب خانم جوانی را بگیرند. این خانم از خانوادهای آبرودار بود که نمیخواست مشکلش را به خانواده و دوستان بگوید. آمد و با ما صحبت کرد. هنوز در مرحلهای بودیم که چه کاری میتوانیم برایش انجام دهیم که متوجه شدیم ایشان بازداشت و دادگاهش هم برگزار شده است.
زمانیکه متوجه موضوع شدیم، صبح پنجشنبه بود. ازطریق دوستان و آشنایانی که به من اعتماد داشتند، مبلغ را جمع کردم. کار راحتی نبود؛ چهارپنجساعت گوشیبهدست برای دوست و آشنا مشکل را توضیح دادم تا بتوانم قبلاز ظهر پنجشنبه پول را جمع کنم و آن خانم حتی یک شب را در زندان نخوابد. خلاصه پول جمع شد و آن خانم آمد بیرون. البته که کار کرد و بعدها پول آنهایی که بهعنوان قرض به او کمک کرده بودند، برگرداند، اما اینکه مرکز نگذاشت یک خانم آبرومند حتی یک شب در زندان بماند، برای خودمان بسیار حس خوبی داشت.»
دورتادور دیوار اتاق پر است از لوحهای تقدیر. حسن ختام گفتوگوی ما میشود توضیحی درباره این لوحها و تقدیرنامهها؛ «ما درکنار برنامههایمان، طرح غربالگری هم داریم که در مراکز آموزشی، ادارات و سازمانها و... اجرا میکنیم.
دراینباره شهرداری بسیار خوب با ما همکاری میکند. غربالگری هم کاملا رایگان است. در غربالگری است که متوجه سلامت یا بیماری فرد خواهیم شد و اقدامات پیشگیرانه توصیه خواهد شد. این برنامه تا قبل از کرونا بسیار فعال بود. این لوحها و تقدیرنامهها هم ازسوی نهادها و سازمانهایی است که برایشان برنامه غربالگری را انجام دادهایم.»
روز از نیمه گذشته و خورشید درست وسط آسمان آبی رنگ دیده میشود. وقتی هاجر شریفی، مریم قنبرآبادی و فاطمه زحمتکش، جلو در میایستند برای گرفتن عکس، یاد جمله خانم شریفی و نصیحت مرحوم پدرش به او میافتم که «عبادت بهجز خدمت خلق نیست»؛ خصلتی که در عمق چشمان این جمع سهنفره دیده میشود.
*این گزارش شنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۲۸ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.